چاپ خبر
نیکا یکشنبه, ۱۶ دی ۱۳۹۷
اختلالات یادگیری

 اختلالات يادگيري

بسیارند کودکانی که ظاهری طبیعی دارند، رشد جسمی و قد و وزنشان حاکی از بهنجار بودن آنان است. هوششان کمابیش عادی است، به خوبی صحبت می‌کنند، مانند سایر کودکان بازی می‌کنند و مثل همسالان خود با سایرین ارتباط برقرار می‌کنند، در خانه نیز خود یاریهای لازم را دارند و کارهایی را که والدین به آنان واگذار می‌کنند به خوبی انجام می‌دهند و از رفتار و اخلاق عادی برخوردارند.

لیکن وقتی به مدرسه می‌روند و می‌خواهند خواندن و نوشتن و حساب یاد بگیرند دچار مشکلات جدی می‌شوند. بیش از یک قرن است که متخصان علوم تربیتی و روانشناسی و گفتار درمانی در پی تشخیص و درمان مشکلات این قبیل کودکان بوده‌اند.

تعریف

اختلال در یک یا چند فرآیند روانی پایه به درک یا استفاده از زبان شفاهی یا کتبی مربوط می‌شود و می‌تواند به شکل عدم توانایی کامل در گوش کردن ، فکر کردن ، صحبت کردن ، خواندن ، نوشتن ، حجمی کردن یا انجام محاسبه‌های ریاضی ظاهر شود. این اصطلاح شرایطی چون معلولیتهای ادراکی ، آسیب دیدگیهای مغزی ، نقص جزئی در کار مغز ، ریس ‌لکسی یا نارسا خوانی و آفازیای رشدی را در بر می‌گیرد. از سوی دیگر ، اصطلاح یاد شده آن عده را که اصولا بواسطه معلولیتهای دیداری ، شنیداری یا حرکتی همچنین عقب ماندگی ذهنی یا محرومیتهای محیطی ، فرهنگی یا اقتصادی به مشکلات یادگیری دچار شده‌اند را شامل نمی‌شود.

بااین‌حال در سطور زیر نشانه‌هایی از اختلالات یادگیری آورده شده است:

  • فقدان شور و اشتیاق برای خواندن و نوشتن
  • مشکل در به خاطر سپاری همه‌چیز
  • انجام کارها به‌کندی
  • مشکل در متمرکز ماندن به روی چیزی
  • نفهمیدن مسائل انتزاعی
  • عدم توجه به جزییات و یا توجه بیش‌ازحد به جزییات
  • مهارت‌های اجتماعی ضعیف
  • اخلال‌گری

 

علل اختلالات یادگیری
ثابت شده است که علل بروز ناتوانی های یادگیری نسبتا مبهم است. برخی از مشکلات کنونی درباره مفهوم ناتوانی های یادگیری، بازتابی است از ناتوانی ما در اشاره دقیق به علل بروز ناتوانی های یادگیری که شاهدش هستیم؛ اما تجربه درمانگران به ما ثابت می کند که ناتوانی های یادگیری، مفهومی «چندرشته ای» است و پیوند میان کارشناسان رشته های گوناگون در این امر باید برقرار باشد.

عوامل محیطی

عوامل محیطی بسیاری وجود دارد که می تواند به پیچیدگی ناتوانی های یادگیری بیفزاید و حتی شاید سبب ساز آن باشد. تغذیه مناسب و سالم کودک از جمله این عوامل است.سرماخوردگی مزمن، مشکلات تنفسی، آلرژی ها و همچنین سقوط، آسیب دیدیگی مغزی و یا ضربه واردشده به سر در دوره ای که کودک در حال رشد است می تواند موثر باشد.

همچنین کودک در حال رشد نیازمند درون داده های حسی است تا درباره محیط و خود و هردو بیاموزد؛ یعنی کودک به تجربه هایی نیاز دارد تا بیاموزد که چگونه بیاموزد. اگر این سطح کاهش زیادی داشته باشد کودک در ارتباط با دنیای بیرون دچار مشکل می شود؛ بنابراین انجام بازی هایی که مطابق هر دوره رشدی است نقش بسزایی در پیشگیری از اختلالات یادگیری دارد.

صحبت کردن با کودک و درگیربودن او در فرایندهای کلامی مثل گفت و گوهای روزانه و قصه گویی برای او بسیار رشد دهنده خواهدبود.

از سویی دیگر بسیاری از کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری، مضطرب، نامطمئن و بی اختیار و سرکش هستند که ممکن است این رفتارها با حس ناامنی طبیعی، ناپایداری دریافت حس محبت و گرمی و پذیرش در منزل و محیط مدرسه پیوند داشته باشد. بنابراین ایجاد محیطی گرم، صمیمی و حمایت کننده از سوی والدین نقش موثری در بهبود ناتوانی یادگیری کودک دارد.

عوامل فیزیولوژیکی

بسیاری از متخصصان بر این باورند که علل اساسی ناتوانی های یادگیری، آسیب دیدگی مغزی شدید یا جزئی و صدمه های واردشده به دستگاه عصبی و مرکزی است.

عوامل ژنتیکی

شواهدی در دست است که نشان می دهد ناتوانی های یادگیری احتمالا در برخی خانواده ها بیش از دیگران دیده می شود. درواقع عوامل ژنتیکی در شمار وسیعی از ناتوانی های یادگیری نقش دارد..

عوامل بیوشیمیایی

اختلال های گوناگون متابولیکی در حکم عواملی هستند که موجب ناتوانی های یادگیری می شوند؛ مثل هایپوگلیسمی و کم کاری.

عوامل هنگام و بعد از تولد

اتفاقات حین زایمان که به آسیب دیدن جنین انجامد؛ مثل سیانوزه شدن کودک و یا بیماری های شدیدی که در روزهای اولیه زندگی بعد از تولد است، مثل زردی های شدید می تواند در ابتلای کودک به ناتوانی یادگیری موثر باشد..

تاخیر رشد

دیده نشدن نشانه های رشد جسمی و شناختی مطابق با سن کودک، نشانه ای است برای بروز اختلالات یادگیری در سال های آینده. مشکلات برخی از کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری ممکن است از تاخیر رشد در برخی اجزای دستگاه عصبی مرکزی سرچشمه گرفته باشد که این گونه کودکان پس از بزرگ تر شدن بر این مشکلات غلبه می کنند.

عوامل آموزشی

  • تدریس ناکافی و ناصحیح به کودکان
  • عدم فراگیری معلم از مهارت های لازم برای تدریس درس های پایه در مدارس
  • توقعات بیش از اندازه بالا یا بسیار پایین معلمان
  • برنامه ریزی و طرح برنامه آموزشی ضعیف
  • نداشتن فعالیت های برانگیزند
  • تدریس عملی نادرست
  • جای خالی آموزش مهارت های اجتماعی، یادگیری و حرکتی و جسمی و نپرداختن به یادگیری های زبان شفاهی

 

 

انتهای پیام/.